ابوعلی شرفالدین محمد بن اسعد حسینی جوانیجَوّانی، ابوعلی شرفالدین محمد بن اسعد بن علی حسینی، نقیب، نسبشناس، شاعر، جغرافیانگار و مورخ سده ششم است. ۱ - لقبنسبت جوّانی را برخی بدون تشدید ضبط کردهاند. [۱]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
صَفَدی از او با لقب رشیدالدین و نسبت مازندرانی یاد کرده، [۲]
صفدی، الوافی، ج۲، ص۲۰۲.
اما ظاهراً وی را با ابنشهر آشوب (متوفی ۵۸۸) خلط کرده است. [۳]
ابنصابونی، ج۱، ص۱۰۰، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
بهگفته یاقوت حموی ، جَوّانیه ــ که محمد بن اسعد جوّانی و دیگر اشراف علوی بنوجوّانی بدانجا منسوباند ــ جا یا روستایی نزدیک مدینه بوده است. [۴]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ج۲، ص۱۳۷، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
گفته میشود که صلاحالدین ایوبی ، جوّانیه را به نام محمد جوّانی توقیع کرد و او کسی را به نیابت بدانجا فرستاد تا آن را برای وی بهرهبرداری کند. [۵]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۶]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۰۱، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۷]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۰۸، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
۲ - نسببنا بر تبارنامهای که کتب انساب و تراجم ذکر کردهاند، نسب جوّانی به عبیداللّه اعرج بن حسین اصغر ، نواده امام زینالعابدین علی بن حسین علیهماالسلام، میرسد و نسبت حسینی ، علوی و عُبَیدلی (عَبدلی) از همین جاست. [۸]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۹]
ابنعنبه، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، ج۱، ص۳۱۸ـ ۳۲۰، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۱۰]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۰۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۱۱]
صفدی، الوافی، ج۲، ص۲۰۲.
غسانی ، مؤلف العَسجدالمسبوک ، [۱۲]
اسماعیل بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، ج۱، ص۲۲۰، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
وی را حسنی خوانده که خطاست.به گفته عمادالدین کاتب ، پدر جوّانی در اصل اهل موصل بود که به مصر مهاجرت کرد و در آنجا سکنا گزید. ۳ - فضایلوی عالمی نحوی و ادیب و شاعر بود و ظاهراً به منصب قضاوت رسید [۱۳]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریده القصر و جریده العصر، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۲۰، قسم شعراء مصر، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره (۱۹۵۱).
[۱۴]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج۲، ص۶۴۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۱۵]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ج۲، ص۶۴۵، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۱۶]
علی بن یوسف قفطی، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، ج۱، ص۲۰۶، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، دمشق ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
شهرت او «نحوی» بوده است [۱۷]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۲، ص۸۰، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
و از اینرو جوّانی را ابن نحوی [۱۸]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ج۳، ص۸۹۹، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۱۹]
ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۲۹۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
نیز خواندهاند.۴ - نقد نسببرخی، همچون تاجالدین رَمْلی نسّابه، تبارنامه جوّانی را ساختگی خواندهاند. بنا به گفته وی جد و نیای اعلای جوّانی در کرانه مغرب میزیستند و از آنجا به بِجایه و سپس به مصر نقل مکان کردند. اسعد در آنجا ادعای شرافت و انتساب به فاطمیان مصر کرد. او با دختر جوهرِ صقلّی ازدواج کرد و صاحب پسری به نام محمد شد. محمد نام جدش، یحیی، را به علی تغییر داد و به نام پدرش همزه افزود و بعداً به مقام نقابت رسید. [۲۰]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۲، ص۸۰ ـ۸۱، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
ابنعنبه نیز از طعن در نسب جوّانی گزارش کرده، اما افزوده که به عقیده برخی، اسعد پدر محمد نسّابه، غیر از «اسعد» ی است که عُمَری در المَجدی ذکر کرده است. [۲۱]
ابنعنبه، ج۱، ص۲۳۹، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
ابنعدیم هم اگرچه از طعن در نسب جوّانی یاد کرده، اما گفتار وی نشان میدهد که این مطلب را ناشی از برخوردی خصمانه و متقابل با جوّانی میدانسته است. [۲۲]
ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج ۳، ص۱۳۲۸، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/۱۹۸۸).
۵ - تولد و محل زندگیجوّانی در جمادیالاولی ۵۲۵ در مصر بهدنیا آمد و همانجا پرورش یافت [۲۳]
علی بن یوسف قفطی، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، ج۱، ص۲۰۶، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، دمشق ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۲۴]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
از اینرو، برخی مورخان به او نسبت مصری دادهاند. [۲۵]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۰۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۲۶]
صفدی، الوافی، ج۲، ص۲۰۲.
۶ - تحصیلوی نزد پدرش و استادانی فقیه و محدّث و ادیب و لغوی دانش آموخت. [۲۷]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۲۸]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۲۹]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۰۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۳۰]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۶ـ۳۰۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
جوّانی در مصر به تعلیم و تحدیث پرداخت، [۳۱]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۳۹، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۳۲]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۲۹۹، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
به دمشق و حلب سفر کرد و در آنجا نیز حدیث گفت. [۳۳]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۰۱، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۳۴]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۸۹، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
۷ - شاگردانشاگردان بسیاری نزد او دانش آموخته و از وی روایت کردهاند. [۳۵]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۸۲ ـ۸۳، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۳۶]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۰۱، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۳۷]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۳۹، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۳۸]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۸۸ـ۱۸۹، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۳۹]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۲۹۸ـ۲۹۹، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۴۰]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۲، ص۱۲۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۴۱]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۴۲]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۷، ص۱۴۵، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۴۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الثقات العیون فی سادس القرون، ج۱، ص۲۴۹، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۸ - طعنبا وجود این، برخی جوّانی را در روایت جرح کردهاند. منذری اگرچه میگوید که استادان ما از وی روایت کردهاند، [۴۴]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج ۱، ص۱۷۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
دیگران به نقل از منذری گفتهاند که « اصول » سماعات وی بیشتر تاریک و مخدوش است و استادان ما به حدیث وی اعتماد نمیکردهاند. [۴۵]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۴۶]
ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۷۵، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱.
قفطی وی را به سبب پرنویسی در مظانّ کذب [۴۷]
علی بن یوسف قفطی، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، ج۱، ص۲۰۶، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، دمشق ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
و رشید عطار روایت او را جای تأمل دانسته است. [۴۸]
ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۷۴ـ۷۵، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱.
ابنحجر عسقلانی پارهای اشکالات و ایرادات را در تألیفات جوّانی یاد کرده است. [۴۹]
ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۷۴ـ۷۵، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱.
صفدی [۵۰]
صفدی، الوافی، ج۲، ص۲۰۲.
او را عالمی شیعی دانسته و غسانی [۵۱]
اسماعیل بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، ج۱، ص۲۲۰، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
وی را زیدی خوانده است.۹ - مذهبجوّانی در جزوهای طرق حدیث ردّ شمس برای امام علی علیهالسلام را گرد آورده است، [۵۲]
ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۷۶، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱.
لیکن به نظر میرسد که وی به تشیع تمایل داشته؛ چه، از اظهار مذهب سنّت نیز خودداری نمیکرده است.۱۰ - تالیفاتوی برای عادل ایوبی کتابی به نام غیض اولی الرفض و المطر فی فضل من یکنّی ابابکر تألیف کرد که با شرح حال ابوبکر آغاز و با شرح حال عادل ایوبی (کنیهاش ابوبکر) پایان مییافت [۵۳]
ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۷۶، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱.
[۵۴]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۷ـ ۳۰۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
با این حال، از میان منابع کهن ، تنها مقریزی [۵۵]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۶، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
از جوّانی با نسبت مالکی یاد کرده است که برخی منابع معاصر آن را تکرار کردهاند، از اینرو، چنین نسبتی تردیدآمیز مینماید.جوّانی در مصر چندی نقیب اشراف شد که مقام رسمی دولتی بود. [۵۶]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریده القصر و جریده العصر، ج۱، ص۱۱۷، قسم شعراء مصر، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره (۱۹۵۱).
[۵۷]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج ۱، ص۱۷۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۵۸]
علی بن یوسف قفطی، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، ج۱، ص۲۰۶، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، دمشق ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۵۹]
ابنصابونی، ج۱، ص۹۹، تعلیقه مصطفی جواد، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
۱۱ - وفاتبیشتر منابع مرگ جوّانی را در ۵۸۸ یاد کردهاند [۶۰]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۶۱]
محمد بن احمد ذهبی، ج۱، ص۲۹۲، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۶۲]
ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۷۴، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱.
اما، به نوشته مقریزی، [۶۳]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
وی در ۱۸ شوال ۵۹۸ در مصر درگذشت.جوّانی شعری ناب و نیکو داشته [۶۴]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۰۱، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
[۶۵]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۶۶]
غسانی، ص۲۲۰، اسماعیل بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵
اشعار بسیاری در ستایش بزرگان و امرای روزگار خود سروده که پارهای از آنها باقی است [۶۷]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریده القصر و جریده العصر، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۹، قسم شعراء مصر، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره (۱۹۵۱).
[۶۸]
علی بن یوسف قفطی، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، ج۱، ص۲۰۷، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، دمشق ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۶۹]
ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۴، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
اما، عمده شهرت وی به سبب علم و احاطه او به انساب است و همین، وی را شایسته عنوان نسّابه و علامه نسب در عصر خویش و یگانه روزگار در این دانش ساخته بوده است. [۷۰]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریده القصر و جریده العصر، ج۱، ص۱۱۷، قسم شعراء مصر، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره (۱۹۵۱).
[۷۱]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۰۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
۱۲ - آثاراز هجده عنوان کتاب جوّانی که مقریزی [۷۲]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۷ـ ۳۰۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
ذکر کرده است بیشتر آنها به انساب اختصاص دارد.او علم انساب را از شریف ثقه الدوله ابوالحسین یحیی بن محمد بن حیدره حسینی ارقطی فراگرفت. [۷۳]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، ج۱، ص۱۷۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۷۴]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۰۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
زمینه دیگر علم و علایق جوّانی تاریخ بود. ابنجُمَّیزی کتاب السیره را از آغاز نزد جوّانی خواند. جوّانی این کتاب را از ابنرفاعه روایت میکرد. [۷۵]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۳۰۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
از کتابهای جوّانی با عنوان شجره رسولاللّه یا الشجره المحمدیه در باره نسبنامه پیامبر اکرم و خاندان او با یادکردی مختصر از حوادث تاریخی، و نیز التحفه الشریفه و الطُرفه المُنیفه در باره مهمترین رویدادهای تاریخی در زندگانی پیامبر اکرم و صحابه ، چند نسخه خطی باقی است. [۷۶]
تعلیقه مصطفی جواد، ابنصابونی، ج۱، ص۱۰۰، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
یاقوت حموی، [۷۷]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج۲، ص۷۸۴ـ۷۸۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
ابنخلّکان ، [۷۸]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج ۳، ص۱۵۲.
ابنشاکر کتبی، [۷۹]
ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، ج ۱، ص۲۹۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
مقریزی [۸۰]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۴۳۰ـ۴۳۱، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
و ابنتغری بردی [۸۱]
ابنتغری بردی، المنهل الصافی، ج۴، ص۱۸۸ـ۱۸۹، ج۴، چاپمحمد محمدامین، قاهره ۱۹۸۶.
مطالبی تاریخی از دستنوشتهها و آثار جوّانی نقل کردهاند.جوّانی به جغرافیا ، به ویژه وصف مصر ، نیز آگاه بود. یاقوتحموی از کتاب النقط لمعجم (بِعَجم) ما اُشکِلَ علیه منالخطط جوّانی مطالبی در باره فسطاط و جغرافیای تاریخی مصر نقل کرده است. [۸۲]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ج۱، ص۳۷۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۸۳]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ج۳، ص۸۹۹ ـ ۹۰۱، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
مقریزی نیز، ضمن کتابهایی که در باره بخشها و نواحی مصر تألیف شده، از این کتاب یاد کرده و مطالبی از آن نقل نموده است. [۸۴]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۵، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ۱۹۷۰.
[۸۵]
احمد بن علی مقریزی، ک/span/spanتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۳۳۷، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ۱۹۷۰.
[۸۶]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ۱۹۷۰.
[۸۷]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۴۹۱، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ۱۹۷۰.
[۸۸]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۲، ص۸۱، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ۱۹۷۰.
جوّانی کتاب خطط مصر محمد بن برکات (متوفی ۵۲۰) را نیز به خط خود تحریر کرد. [۸۹]
احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، ج۵، ص۴۳۱، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
از آثار جوّانی رسالهای کوچک با عنوان مختصر منالکلام فی الفرق بین مَن اسم ابیه سلّام و سلام بهکوشش صلاحالدین منجّد در دمشق ( ۱۹۶۵ میلادی) بهچاپ رسیده است. ۱۲.۱ - دیگر کتاب جوانیدیگر کتاب جوّانی، اصول الاحساب و فصول الانساب یا تحفه الانسابیا تحفه ظریفه و مقدمه لطیفه و هدیه منیفه فی اصول الاحساب و فصول الانساب، در باره نسب پیامبر اکرم تا آدم علیهالسلام، با تعاریفی دقیق از اصطلاحات انساب است که آن را برای قاضی مجیرالدین عبدالرحیم بن علی لخمی نیشابوری (متوفی۵۶۶) تألیف کرد و نسخههایی خطی از آن باقی است. [۹۰]
ابنصابونی، ج۱، ص۱۰۰، تعلیقه مصطفی جواد، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷).
۱۳ - فهرست منابع(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الثقات العیون فی سادس القرون، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲. (۲) ابنتغری بردی، المنهل الصافی، ج۴، چاپمحمد محمدامین، قاهره ۱۹۸۶. (۳) ابنتغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره (۱۳۸۳ـ ۱۳۹۲ /۱۹۶۳ـ۱۹۷۲). (۴) ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/ ۱۹۷۱. (۵) ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان. (۶) ابنزهره، غنیه النزوع الی علمی الاصول و الفروع، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۱۷. (۷) ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴. (۸) ابنصابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، چاپ مصطفی جواد، بغداد (۱۳۷۷/۱۹۵۷). (۹) ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/۱۹۸۸). (۱۰) ابنعنبه، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱. (۱۱) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ـ۵۹۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. (۱۲) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۴. (۱۳) صفدی، الوافی. (۱۴) محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریده القصر و جریده العصر، قسم شعراء مصر، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره (۱۹۵۱). (۱۵) اسماعیل بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۱۶) علی بن یوسف قفطی، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، دمشق ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۱۷) قلقشندی. (۱۸) احمد بن علی مقریزی، کتاب المقفی الکبیر، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۹) احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ۱۹۷۰. (۲۰) عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، التکمله لوفیات النقله، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۲۱) یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵. (۲۲) یاقوت حموی، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « محمد جوانی»، شماره۵۱۵۹. |